دعوا انواع مختلفی دارد که ما در این مقاله به توضیح دو نوع آن یعنی دعاوی حقوقی و دعاوی کیفری میپردازیم.همچنین قبل از شرح و توضیح این دو مورد به بررسی و تعریف کلی لغت دعوا از دیدگاه حقوقی میپردازیم.

یکی از رایج ترین اصطلاحات در‌تمامی گرایش های حقوقی دعوا میباشد.در فرهنگ معین واژه‌ دعوا در معانی مختلفی هم‌چون ادعا کردن، خواستن، نزاع و دادخواهی به کار رفته است ولی در این مقاله کوتاه ما با معنی حقوقی دعوا مواجه هستیم.طبق تعریفی که دکتر عبدالله شمس، در جلد نخست کتاب خود تحت عنوان آیین دادرسی مدنی بیان نموده است:دعوی در معنای حقوقی عبارت است از توانایی قانونی که براساس آن مدعی ِحق تضییع یا انکارشده می‌تواند به مراجع ذی‌صلاح مراجعه نموده و وارد بودن یا نبودن این ادعا را در معرض قضاوت بگذارد و از این مراجع ذی‌صلاح ترتیب آثار قانونی مربوطه را درخواست نماید. طرف مقابل نیز می‌تواند با آن مقابله نماید و برای وی این توانایی ِمقابله به معنای «دعوا» می‌باشد.

پس دعوا زمانی قابلیت مطرح شدن را دارا می باشد که:
به صورت قانونی و شرعی حقی ایجاد شده باشد.
حق ایجاد شده مورد انکار و یا تعرض قرار گیرد.

وکالت دعاوی حقوقی/دعاوی کیفری/پرونده حقوقی/

دعوا انواع مختلفی دارد اما در یک تقسیم‌بندی کلی به دو نوع دعوای حقوقی که مرتبط با جبران ضرر و زیان بوده و دعوای کیفری که در ارتباط با جرم و مجازات است،تقسیم می‌گردد.

به دلیل جامع و‌کلی بودن عنوان دعوی حقوقی و کیفری امکان تعریف برای این دو مهم میسر نیست پس با بیان تفاوت های آنها سعی در ایجاد شناخت بیشتر و بهتر برای خواننده محترم می‌نمایید:

۱) اقامه دعوی حقوقی نیازمند ارائه دادخواست به مراجع قضایی میباشد ومتن خواسته باید در برگه مخصوصی که دادخواست نام دارد نوشته شود. ولی در دعوی کیفری شکواییه تنظیم میگردد. شکواییه، ورقه چاپی‌ای است که موارد از قبیل نام شاکی ، آدرس و موضوع دعوی در آن نوشته شده است که باید توسط شاکی تکمیل شود.

۲) میزان هزینه دادرسی در تمامی شکایت های کیفری یکسان میباشد ولی در دعاوی حقوقی با توجه به بهای خواسته و موضوع دعوا میزان هزینه دادرسی متفاوت می باشد.

۳) طرفین دعوا در شکایت کیفری شاکی و مشتکی عنه و‌در دعوای حقوقی خواهان و خوانده نامیده می شوند.

۴) در دعاوی کیفری شکواییه به دادسراارائه گردیده و یا در مراحل اولیه توسط نیروی انتظامی تنظیم میگردد ولی در دعاوی حقوقی مرجع رسیدگی اولیه دادگاه می باشد.

۵) صلاحیت محلی(محل اقامت خوانده و در برخی دعاوی خواهان) و ذاتی (تقسیم بندی دادگاه های با توجه به اجازه رسیدگی به دعاوی تعیین شده)مشخص کننده مرجع رسیدگی در دعاوی حقوقی می باشند ولی در دعاوی کیفری محل وقوع جرم صالح برای رسیدگی است

لازم به ذکر است در دعاوی کیفری نیز صلاحیت ذاتی رعایت می شود.


۶) تضییع و یا انکار حق در صورتی اجازه اقامه دعوای کیفری را به شاکی میدهد که این موارد جرم انگاری شده باشد و در صورتی که در قانون کیفری و جزایی عناوین مجرمانه مرتبط را نیابیم می بایست اقدام به طرح دعوای حقوقی کنیم.

۷) دعاوی حقوقی فقط جنبه شخصی داشته و خوانده فقط ملزم به جبران خسارت از خواهان می باشد ولی به دلیل داشتن جنبه عمومی جرایم در دعاوی کیفری علاوه بر جبران خسارات و ضرر و زیان و‌نیز حق تضییع شده شاکی ،مشتکی عنه ملزم به تحمل مجازات قانونی و‌عمومی جرم نیز می باشد.

۸) رسیدگی به جرایم کیفری خیلی سریع تر صورت میپذیرد تا رسیدگی به دعاوی حقوقی.

۹) استرداد دادخواست حقوقی در تمامی مراحل توسط خواهان امکان پذیر است ولی در دعاوی کیفری گاهی در صورت رضایت و اعلام گذشت شاکی نیز پرونده مختومه نگردیده و به لحاظ جنبه عمومی جرم رسیدگی میشود .

۱۰) دعاوی حقوقی و کیفری در آیین دادرسی نیز با یکدیگر متفاوتند که دعاوی حقوقی با توجه به قواعد آیین دادرسی مدنی و دعاوی کیفری با اعمال آیین دادرسی کیفری مورد رسیدگی قرار خواهند گرفت .

با توجه به پیچیدگی های پرونده های مرتبط با دعاوی حقوقی و کیفری پیشنهاد میشود با مراجعه به وکلای متخصص و با تجربه در این زمینه مراجعه نموده تا در هزینه و زمان خود صرفه جویی نمایید.
همچنین میتوانید سوالات خود را درقسمت نظرات سایت مطرح نموده و مشاوران ما در اسرع وقت پاسخگو شما خواهند بود و یا از طریق شماره های تماس و فرم تماس زیر با کارشناسان ما در ارتباط باشید
02166397082
02156692012

دیدگاهتان را بنویسید